اقتصاد کلانیادداشت ها

تاثیرات بلند مدت کرونا بر جهان چیست ؟

از کودکان خرد سال نیز اگر سوال کنید بعد از کرونا چه تغییری در زندگی ایجاد شده است احتمالا دنیای بدون ماسک و ژل ضدعفونی کننده را برای شما شرح خواهند داد اما دراین مقطع مهم تاریخی ضرورت آمادگی هر چه بیشتر برای جهان پسا کرونا ( البته اگر وجود داشته باشد ! ) از نان شب نیز واجبتر است. به آن جهت که مقطع فعلی نوعی گذرگاه برای آغاز عصر جدیدی از حیات بشریت خواهد بود. و می‌تواند سکوی پرتاب و یا دره‌ای برای تغییر جایگاه اجتماعی تک تک افراد جهان باشد.

جنگ قدرت

موازنه قدرت جهانی

در یک نگاه کلان به نظر نویسنده همانطور که جنگ جهانی موازنه‌ی قدرت جهان را به طور کلی دگرگون ساخت و جایگاه قاره‌ی سبز و آمریکا را در جهان به طور ابدی تغییر داد، کرونا نیز از شروع همه گیری در حال تغییر موازنه ی قدرت بزرگان جهان بود.

از یک سو هراس گسترده جهانی از نبود درمان و صدمات اقتصادی ناشی از تعطیلی واحد های اقتصادی و از سوی دیگر بی تدبیری و ناهماهنگی گسترده و بی‌سابقه در نظام سیاسی اجرایی آمریکا به عنوان ابر قدرت و رهبر جهانی، کشورها را به تنگنا آورده بود و در این بین چین که خود عامل گسترش بیماری و به نوعی مقصر وضع موجود بود با مدیریت قوی دولتی قرنطینه گسترده و همچنین ایجاد محرک های بزرگ اقتصادی و تعریف مگا پروژه های زیرساختی خیلی سریع و قدرتمند توانست از زیر فشار کرونا خارج گردد و به این ترتیب خود را به عنوان یک رهبر و الگوی جهانی معرفی کند.
در نبود رهبری همیشگی و قدرتمند آمریکا و با جمع زدن حماقت‌ها و اشتباهات گسترده ترامپ در این پاندمی به نظر میرسد تا اینجای کار موازنه قدرت تغییرات عمیقی داشته و کشورهایی که سالها اعتماد خود را بر خرد و قدرت آمریکا به عنوان ابر قدرت جهانی گذاشته بودند، اندک اندک شاید تمایلاتی هم به سمت سرخ ها نشان دهند. هرچند که پرداخت به چنین موضوعی عمیقی خود نیازمند ده‌ها صفحه یادداشت و تحلیل میباشد اما کماکان باید منتظر ماند و دید آیا آمریکا یکی دیگر از معجزات خود را در این شرایط بروز خواهد داد یا خیر ؟ و اگر پاسخ خیر باشد آیا میتواند جایگاه رهبری خود را همچنان حفظ کند ؟

حزب کمونیست چین

گسترش تفکرات ضدسرمایه‌داری و اقبال به دولت‌های بزرگ

انسان موجود فراموشکاری است و این میتواند بزرگترین مزیت و یا خطرناکترین دشمن وی باشد. به حقیقت اگر نبودند تاریخدانان و کتاب های تاریخ تقریبا یقین داشتم که هیچگاه نمیتوانستیم به دستاوردهای امروز بشری دست پیدا کنیم و دائما در حال تکرار اشتباهات گذشته بودیم. حال آنکه در همین شرایط نیز به دفعات اشتباهات گذشته را تکرار کرده، و میکنیم.
یکی از بزرگترین و خطرناکترین اشتباهاتی که ممکن است برای تفکر گونه انسان بار دیگری در تاریخ رقم بخورد، بازگشت به ایدئولوژی های ضدسرمایه داری و حتی کمونیستی سالیان گذشته است پرواضح است، که پاندمی کرونا به جهت نوع بلا و مفهوم ضد آزادی قرنطینه مشخصا بهترمی‌توانست توسط دولت های بزرگ، زورگو و بدور از دموکراسی کنترل شود، و از طرف دیگر دولتهای طرفدار آزادی به جهت ذات دموکراسی و آزادی بیان توان کنترل و اجبار توده مردم به قرنطینه را نداشتند.
طبیعتا با جمع زدن عوامل فوق و همچنین کاتالیزورهای دیگری مانند توان دولت های بزرگ در اعمال سیاست های اقتصادی کلان و … همچنین درنظر گیری شرایط دولتهای طرفدار آزادی بیان فردی و طرفدار بازار آزاد، نتایج بهتری که در کنترل بیماری کرونا برای کشورهایی با دولتهای بزرگ و فاسد مانند چین توفیق شده چندان خارج از تصور نیز نبوده است. اما همین اندک موفقیت باعث شده بسیاری از مردم به جهت حافظه تاریخی کم و همچنین ناآگاهی از جنایت های چین و روسیه و امثالهم در این روزها ندای ضدسرمایه داری و اقبال به سوی اقتصادهای دولتی نشان دهند.
آنچه در اینجا اهمیت دارد اینست که احتمالا در طی تاریخ صد سال اخیر کشورهای کمونیستی که از کشتار گسترده استالین و مائو آبیاری شده است، و از فجایع غیرقابل جبرانی مانند چرنوبیل تغذیه کرده و احتمالا قرن ها سرعت پیشرفت نسل بشر را گرفته است. شاید کرونا جزو معدود دستاوردهای این حکومت ها بوده و هرگز هیچ انسان عاقلی نباید لحظه ای در بطلان حکومت های چپ به مناسبت این نیمچه دستاورد تردید کند.
این نوشتار به علت گستردگی موضوع و حوزه های مورد بحث در چند قسمت نگارش شده است که امید است مورد توجه مخاطبان گرامی قرار گیرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا