هنگامی که نگارنده در شهربازی شهرش مشغول به کار بود( شاید از خود بپرسید چه ارتباطی با واکسن روسی دارد! )، یک از تفریحات بلیط فروشان تجزیه و تحلیل رفتار مردم مناطق مختلف ایران بود. تقریبا درباره اهالی هیچ شهری جمع بندی کلی وجود نداشت الا یکی.آنقدر این عزیزان دعوا به راه انداخته بودند که تمام بلیط فروشان دعا گویشان بودند تا حدی که اگر زورشان می‌رسید از ورود آن ها به شهربازی جلوگیری می‌کردند اما جناب رییس معتقد بود که تا وقتی پول می‌دهند، قدمشان بر روی تخم چشم ما و شما. اکنون نیز حکایت واکسن روسی، آمریکایی و ما همان است، تا وقتی کار می‌کند، قدمش بر روی تخم چشم ما.
واکسن روسی
اساسا از گذشته های دور مرافقت ویژه ای بین ملت ما و مردمان زیادی سفید پوست روسیه برقرار بوده است. در راستای همان دوستی دیرینه، این بزرگواران چشم آبی محبت نموده و قرار است در بازه ای چند ماهه، دو میلیون دوز واکسن در اختیارمان قرار دهند تا به وسیله ی آن یک میلیون نفر از مردم با اولویت کادر درمان و افراد مسن واکسینه شوند. جامعه در ابتدای امر نسبت به این حس انسان دوستی برادران روس بدبین بود تا اینکه نتایج تحقیقات فاز سوم این واکسن در نشریه Lancet منتشر شده و نشان داد که روس ها از ترکمان چای تاکنون متنبه شده و درست و حسابی درخلوت به کارهای بدشان فکر کرده اند، این از خبر خوب.
خبر بد آنکه ما هشتاد میلیونیم. اگر ماهی دو میلیون دوز واکسن به حرمت برادری دیرینه مان به ما بدهند، با عنایت حضرت حق تا پاندمی بعدی همه مان واکسینه خواهیم شد. آنچه درباره خرید واکسن حائز اهمیت است همان است که ابتدا عرض شد، کارآمدی. در این بین اما سرعت واکسیناسیون نیز دارای اهمیت بسیار است. با این روش که درهای مملکت را بر روی واکسن ها بسته ایم و بین واکسن ها تبعیض نژادی برقرار کرده ایم به نظر همچنان باید شاهد از دست رفتن عزیزانمان باشیم.
شایعاتی دست به دست می‌شود که ازخدا بی خبران اسرائیلی به درمان این ویروس دست یافته اند. ما که در غلط بودن این مدعا ذره ای تردید نداریم اما اگر در صورت صحت نیز از طبیبان اسرائیلی خواهشمندیم تا از ننگ و نام گذشته و برای خدمت به بشریت تعدادی از دارو هایشان را به دوستان روسی مان بدهند که آن عزیزان نیز دست تبرک بر سر آن کشیده، اگر صلاح دانستند به همسایه دیرینه شان برسانند. حقیقت آن است کشور های متعددی به سرعت در حال واکسینه کردن مردمانشان هستند و تا کنون اسرائیل با واکسینه کردن 70 درصد جمعیت خود در صدر جدول قرار داشته و آمریکا با حدود دو میلیون دوز تزریق در روز، از نظر تعداد در جایگاه نخست است.
تبعات اقتصادی دوگانه شرقی-غربی
بعد از به چاپ رسیدن نتایج واکسن روسی در نشریات علمی، فضای تقابلی که پیش از آن بر جامعه ایرانی حاکم بود، رفته رفته محو شد و عده زیادی از کادر درمان با تزریق آن و به انتشار گذاشتن تصاویر خود در حین تزریق، تیر خلاص را به پیکره روس گریز جامعه شلیک کردند اما برای متوقف کردن ارابه مرگ کرونا و به راه انداختن مجدد چرخ اقصاد به چیزی بسیار بیشتر از آن چه که روس ها در اختیارمان قرار می‌دهند نیاز داریم.
بسیاری از شغل ها تا همین لحظه نابود شده اند، دیگر اینکه در ساعات قرنطینه راننده اسنپ یک خانم باشد(نگارنده هیچ مخالفتی با کار کردن بانوان نداشته و ندارد لکن افزایش ناگهانی بانوان شاغل در اسنپ در این روزهای سخت حاکی از اجبار زندگی است نه تلاش های فمنیست های نازنین برای برابری حق زن و مرد) برایمان عادی شده است و از خبر ورشکستگی اقواممان تعجب نمی‌کنیم. هموطنانمان هر روز به آغوش سرد گور سپرده می‌شوند، از نشستن در خانه و بی پولی به تنگ آمده ایم و از آن طرف خبر تاییدیه گرفتن پیاپی واکسن های آمریکایی و انگلیسی دمار از روزگارمان در می‌آورد.
به گمانم کم کم باید از عزیزانمان در کشور سوییس بخواهیم به حرمت پول های اختلاس شده مان که در بانک هایشان انبار شده است، منت بر سرمان بنهند و در کنار روس ها دست به تولید واکسن کرونا بزنند، شاید به این طریق قبل از مرگمان شاهد صف های طویل تزریق واکسن در شهرهایمان باشیم. ترس نگارنده از آن است که با سرعت اعجاب آور شرکت های چند ملیتی آمریکایی در ساخت واکسن، بقیه دنیا از تولیدش منصرف شوند و ما بمانیم و پوتین های جناب پوتین.
از ابتدای شروع این همه گیری، زبان فائوچی مو در آورد تا به کشور های توسعه یافته بفهماند که برای جلوگیری از تداوم این پاندمی، نه فقط مردمان از ما بهتران خودشان، بلکه قسمت عمده مردم جهان باید واکسینه شوند. حالا که با هزار بدبختی این سرمایه داران دنیا دوست حاضر شده اند از هر صد تا یکی از واکسن هایشان را به مردم دیگر نقاط دنیا بدهند تا آن ها بتوانند به زندگی سگی خود در راستای اهداف سرمایه داران ملعون ادامه دهند، ما خوی ناز کردنمان گل کرده است و واکسن های زبان بسته را پس می‌فرستیم.
تحقیقات متعدد گواهی داده اند که تمام واکسن های کرونا تولید شده در کشور های مختلف، از بستری و مرگ فرد جلوگیری می‌کنند و با تزریق آن ها می‌توان کم کم به روزهای ماقبل کرونا که با هر سختی، لقمه نانی نصیب مردم می‌شد بازگشت و ما در رقابت کشور های دنیا برای تصاحب بخشی از واکسن های تولید شده در دنیا، تمام تخم مرغ هایمان را در سبد روسیه و چین چیده ایم.
خون های فرانسوی و تجربه تاریخی
استدلال هایی که برای نخریدن واکسن از غرب شنیده می‌شود عمدتا به خون های آلوده فرانسوی مربوط است. با اینکه مردم دیگر کشور های وارد کننده خون دارای فاکتور های هموفیلی از فرانسه نیز به ایدز مبتلا شده اند، این حادثه همچنان وسیله ای برای ضربه زدن به مردم ایران عنوان می‌شود. مگر نه آنکه قسمت عمده ای از داروهای سرطانی و حتی واکسن آنفولانزا که در سطوح عمده در کشور مورد استفاده است در آمریکا و انگلیس ساخته می‌شود؟ یا اصلا به فرض تمام ممالک دنیا به دنبال نابودی ما باشند، چرا از سازنده مستعان تقاضا نمی‌کنیم که با ماهیتابه و سیم آنتن برایمان دستگاهی بسازد که با امواج خود مواد مضر موجود در واکسن ها را نابود کند؟
جناب کرونا هم که در زاد ولد هر گونه تعلل را جایز ندانسته و هر روز تحفه جدیدی برایمان به ارمغان می‌آورد. تاکنون آسترازنکا از گود رقابت خارج شده وبخش عمده کارایی خود را بر روی جهش آفریقایی ویروس از دست داده است. این موضوع برای مردمی که به چندین نوع واکسن دسترسی دارند خیلی ترسناک نخواهد بود اما امیدوارم جناب کرونا جوری تکثیر شود که واکسن روسی همچنان بر رویش اثر گذار باشد، در غیر این صورت امیدمان بعد از خدا به سازندگان مستعان خواهد بود.
سخن نهایی
این روزها بیشتر از یک سال است که از انتشار یادداشت واردات کرونا با ارز دولتی می‌گذرد. همان طور که هشدار درباره شیوع کرونا رسالتمان بود هم اکنون نیز معتقدیم در دوگانه واکسن روسی-واکسن آمریکایی، این ما مردم هستیم که خواهیم مرد و یا عزیزانمان را از دست خواهیم داد. به امید آنکه روزی اولویت مان جان مردم و ملاک ارزیابی مان، کارآمدی روش ها باشد، نه ملیت شان.
