اقتصاد کلانبازار سرمایه ایرانسهامیادداشت ها

نسیان (مقدمه)

جاودانگی رویایی بود که گذشتگان ما به امیدش دست به قلم شده و تاریخ نگاری کردند، و و مبارزه با فراموشی و فراموش شدن را به صفحات تاریخ سپردند.
اما آنچه که هدف تاریخ بود در جاودانگی نام ها خلاصه شد و به حیطه‌ی وقایع ورود نکرد، هیتلر از همسایه نام آورش درس نگرفت، پای به جهنم برفی گذاشت و تاریخ تکرار شد.
گزاره‌های مختلف تاریخی در مقاطع مختلف تکرار شده اند و بازهم به دست فراموشی سپرده میشوند تا بار دیگر به مضحک ترین شکل ممکن تکرار شوند
حالا شما که خوانندگان صبور این متن باشید با خود می‌گویید ما که نه اسب های ناپلئون را داریم و نه تانک های هیتلر را، پس این خزعبلات به چه کارمان می‌آید؟
و آنجاست که نگارنده میگوید: پول که دارید!
احتمالا شما نیز سوار بر اسب تیزپای این روزهای بورس شده اید که همچنان میتازد و این تاختن ها شما را نیز دچار نسیان کرده است.
آنقدر این روزهای بورس به همه ما چسبیده است که اصلا سال های متمادی از رکود و در جا زدن بازار را به یاد نمی آوریم، آنچنان زود فراموش کرده ایم که انگار نه انگار همین سه سال پیش بود که بازار بعد از یک دوره 4 ساله از زیان های پی در پی، اندکی کمر راست کرد.


نگارنده گمان میکند اگر همین اصلاح های نیم بند گاه و بیگاه نباشد کم کم مردم کندل های قرمز و روند های نزولی را نیز به کلی از خاطر ببرند و به در صورت وقوع به شکل پدیده ای شگفت به آن بنگرند.
در این روزها که خوشبینی به آینده بازار به بالاترین سطوح ممکن رسیده و از دولت گرفته تا مجلس و کارگزاران و حقوقی ها دوز‌های بالایی از امیدواری را به بازار آماتوری ایران تزریق می‌کنند، شما محبت کرده و گه گاهی به سال های رکود نیز فکر کنید و اجازه ندهید که جو فعلی بازار، اسب شما را نیز به جهنم هایی بکشد که مدتی است فراموش شده اند.
کار تاریخ نگار، مبارزه با فراموشی است، که در این باب قصد نگارنده سلسه یادداشت های کوتاه از تاریخ نگاشته های مهم در موضوعات شبیه به این روزهای بورسی ایران میباشد تا شاید عبرتی باشد برای آنان که هنوز می‌توانند عبرت بگیرند.

رضا سالاری

تحصیل کرده مهندسی پلیمر ، تحلیلگر حوزه کامودیتی و انرژی و فعال حوزه نفت و پتروشیمی و زنجیره فولاد

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا