نقدی بر قیمت گذاری دستوری فولاد
شاید از خودتان بپرسید که چرا انقدر دیر؟ باور بفرمایید که واحد واکنش به خبر تحلیلگر تا به خودش جنبید که متنی برای این موضوع تهیه کرده و ابعاد مختلف آن را بررسی کند، ماجرا تمام شد و با دستور اسحاق جهانگیری، موضوع قیمت گذاری دستوری فولاد منتفی شد.
در این میان اما به بهانه ی اینکه فولادی ها بازار را به گروگان گرفته اند و میخواهند با عرضه های سنگین اعتراضشان را به گوش دولت برسانند، شاخص به مدت دو هفته ریزش کرد و سرمایه های مردم به آتش کشیده شد، آن هم برای اتفاقی که رخ دادنش واقعا دور از انتظار به نظر میرسید.چه شد که ما مردمان ساده لوح باورمان شد که دولت قصد دارد فولاد را ارزان به دست مشتری برساند؟ که فولاد ایران از قراضه ترکیه ارزان تر خواهد شد؟ چه میشود که ما ملت هر بار گول این بازی رسانه ای تکذیبیه ها و تاییده ها را میخوریم؟ چرا لحظه ای به مخیله مان خطور کرد که دولتی ها دلشان سوخته است و میخواهند با عرضه ارزان فولاد، قیمت ملک را پایین نگه دارند؟ الگوی ریزش بازار به این شکل چیده شده است که حتی وقتی ملت تصمیم میگیرند که سرمایه هایشان را به بازار برگردانند، ناگهان یکی از وزارت خانه ها تصمیمی عجیب و غریب میگیرد که باعث سردرگمی مردم میشود، در همان حین که نمیدانی بیایی یا بروی، وزارت خانه دیگر بانگ بر می آورد که ایها الناس بشتابید که ما نمیگذاریم حقوق ملت مظلوم ضایع شود و ماییم رستم دستان. تا دلتان کمی قرص میشود و با خودتان میگویید خدا حفظشان کند که به فکرمان هستند، همان وزارت خانه اولی تکذیبیه میدهد که نخیییر بر اساس ماده فلان قانون بهمان، ما در راس این امر هستیم و وزارت خانه فلان به ریش پدرش خندیده است. وزرای مربوطه در جلسات هیئت دولت برای هم ابرو بالا می اندازند و برای ما پرستیژ آدم های دلخور را میگیرند و ما نیز کیف میکنیم که احسنت، جوانمردی نگر، غیرت تماشا کن. خلاصه در این میان که دوستان در رفت و آمد تاییدیه و تکذیبیه و گزارش ویژه خبری و قص علی هذا هستند، شما سرمایه گذار عزیز که با جان کندن از خروس خوان تا بوق سگ، چندرغاز پس انداز کرده بودید تا در پیری عصای دستتان باشد، قسمتی از سرمایه تان را از دست خواهید داد و بر شما آشکار میشود که آنچه عزیزان بدان میخندند، در واقع ریش مبارک شما بوده است. ما ملت ساده چطور باورمان شد که دولت صندوق دارا دوم را عرضه نمیکند؟ چرا لحظه ای به اینکه با قیمت خون پدر جدشان آن را به ما خواهند فروخت شک کردیم؟
کسانی را به صیانت از سرمایه های مردم گماشته اند که عملا با اخبار ضد و نقیض و ملتهب کردن فضا در حال نوسان گیری از همان اندک سرمایه ای هستند که برای مردم باقی مانده است.
وقتی از نمایی دور به ماجرا نگاه کنید، خواهید دید که چه در فقره پالایش، چه در موضوع فولاد، و چه در هزاران فقره آتی، تمام ماجرا مجموعا دو هفته بیشتر طول نکشید و نخواهد کشید. دراین بین تا دلتان بخواهد سهمی را که در سقف به ملت فروخته بودند، به بهانه های واهی و با منت حمایت از بازار، به ثمن بخس از آن ها خریداری کردند و زین پس نیز میکنند.
دیروز رکورد خروج سرمایه از بازار شکسته شد و به لطف عزیزان آنچه مردم به بورس سپرده بودند، رفته رفته کوچک و کوچک تر میشود. حال باید بنشینیم و نگاه کنیم که دیگر بار چه زمانی از ما خواهند خواست که همه چیزمان را به کجا بسپاریم تا دوستان بی چیزمان کنند.
از ما ملتی که از چند ماه قبلمان عبرت نمیگیریم، توقع عبرت گرفتن از تاریخ، اضافه است.