چند روز پیش نقل قولی میخواندم از جناب صحرایی مدیر عامل بورس اوراق بهادار که فرموده بودند : مردم باید صرفا ،پس‌اندازهای خود را وارد بورس کنند و از فروش دارایی‌های خود مانند ملک، آپارتمان یا خودرو برای سرمایه‌گذاری در بورس استفاده نکنند.
صدای کف گیری که به ته دیگ خورده است را به راحتی از همین سخنان میتوان شنید.در شرایطی که تورم 40 درصدی گلوی مردم را می‌فشارد و دارایی هایشان مثل برف در آفتاب تموز اقتصاد بیمارمان آب می‌شود،بانک ها منت بر دل و دیده ی ما نهاده و 20 درصد!!!!! به سپرده ها سود می‌دهند.به بیان دیگر اگر به جای سپرده گذاری در سیستم بانکداری اسلامی ،ادامس خرسی خریده و دپو کنیم،کمتر ضرر می‌کنیم.از صدقه سری رشد نرخ ارز و تورم،بورس نیز رونق گرفت و به جهت قدرت نقد شوندگی بالا (حقیقتا فروختن آدامس خرسی چندان هم آسان نیست) نسبت به سایر بازار ها ،قلوب مشتاق مردمان را به خود جلب نمود و همگان را به سوی خویش فراخواند.به گونه ای که در یک سال گذشته 26 هزار میلیارد تومان سرمایه جذب این بازار شده است.حجم انبوه نقدینگی سرازیر شده به سمت بازار بعضا باعث رشد چند صد درصدی سهم ها شده است و به برکت پول پر فشار در ماه های اخیر رشد های 700 درصدی را نیز شاهد بوده ایم.
در آخرین عرضه ی اولیه بازار حدود یک میلیون و سیصد هزار کد شرکت کرده اند که اگر این رقم را با عرضه اولیه ی نماد نوری در اواخر تابستان که با پانصد هزار کد انجام شد، مقایسه کنیم به خوبی نمایانگر ورود پول های سرگردان به بازار است که بررسی تبعات مثبت و منفی آن مجال دیگری می‌طلبد. مسئله ی نگران کننده همان است که جناب صحرایی در لفافه و به طور غیر مستقیم فرموده اند،بازار نیاز به اصلاح دارد آنهم نه فقط بازار سهام بلکه همه بازار ها نیازمند اصلاح هستند برای ادامه روند ولی هجوم بدون توقف نقدینگی به سمت بورس این روزها فرصت اصلاح را فراهم نمی‌کند.در نهایت لاجرم آنچه لازم است اتفاق خواهد افتاد اما چه بهتر که تبعات آن را قبل از وقوع بررسی نمود.
شرایطی را تصور کنید که به طور مثال یک میلیون نفر از شرکت کنندگان در آخرین عرضه ی بازار به تابلویی زل زده اند که مانند دریایی از خون است.پول حاصل از بازار های مالی هر چند بدون ریسک نیست اما حداقل چندان هم عرق جبین نخواهد سترد(بلا نسبت تریدر هایی که عرق جبین که هیچ،موی در مقابل تابلو سفید کرده اند).
ما می‌مانیم یک میلیون نفر سرمایه گذار نا امید که دوراه پیش رو دارند،خروج از بازار های مالی و یا ورود به بازار های بین المللی.روی سخن با کسانی است که سود حاصل از سرمایه گذاری در بازار ایران زیر زبان مبارکشان مزه کرده و تصمیم می‌گیرند تنی به آب بازار های بین المللی بزنند که با توجه به وقایع پیش رو مشاهده ی امواج ایرانیان مهاجر فارکس و امثالهم چندان دور از ذهن نخواهد بود.در این بین احتمالا بازار ارز های دیجیتال گوی سبقت را خواهد ربود ،هم به جهت نوسانات قیمیتی گسترده(که ما به خوبی با آن مانوسیم)و هم به دلیل تیغ دو دم “اهرم”که می‌تواند عرشیان را به فرشیان نزدیک کند و بالعکس.رشد قیمتی بیت کوین و واردات تجهیزات استخراج آن به داخل کشور احتمال ورود به این بازار ارز را نسبت به دیگر ارز های دیجیتال بالاتر میبرد
نمودار بیت کوین در سال 2019
و اما درباره ی فارکس بازار های سهام جهانی یاد آوری نکات زیر خالی از لطف نیست:
1-فارکس با بازار سهام ایران متفاوت است. بازاری دو طرفه است و حرفه ای. که از بالا به پایین و از پایین به بالا امکان ثروتمند شدن و تهی دست گشتند در آن توامان وجود دارد ( شرح این موضوع را در چند یادداشت اگر عمری باشد خواهیم نوشت )
2-از آنجا که نوسانات قیمتی محدود است احتمالا افراد ترغیب میشوند که که از خرید و فروش با اهرم استفاده کنند که همان تیغ دو دمی است که ذکر خیرش بود
3-با وجود کمبود (یا حتی میتوان گفت نبود ) شفافیت مالی در بازار های ایران همچنان امکان بررسی مداوم بنیاد سهم ها به سادگی بازار داخلی نیست به دلیل عوامل گسترده و بسیار حرفه ای تاثیر گذار در این بازار ها و باید بیشتر بر روی تحلیل تکنیکال تکیه کرد که این مورد در باره ی ارز های دیجیتال حاد تر می‌شود به گونه ای که تقریبا بررسی بنیادی مفهوم چندان نخواهد داشت مگر توجه عوامل و اخبار تاثیر گذار بر عرضه و تقاضا.
4- قحطی آموزش های تخصصی در این زمینه که می‌تواند ریسک این نوع سرمایه گذاری را دو چندان کند
5- واقعت تلخ اما همچنان پر قدرت واقعی اینست که بیشتر از نود درصد کسانی که وارد بازار فارکس میشوند کل سرمایه ی خود را از دست می‌دهند یا به بیان دیگر مارجین کال میشوند. اتفاقی در بازار سرمایه ایران امکان ندارد
همچنین از خطرات و مزایای این مهاجرت محتمل که بگذریم آنچه نگارنده را به نوشتن این یادداشت ترغیب کرد موضوعی است که مغفول ماندن از آن می‌تواند ضرر عظیمی به سرمایه گذاران ایرانی وارد کند.تحریم های مالی آمریکا.اگر وقایع به گونه ای رقم بخورد که توجه هم وطنانمان به سمت بازار های بین المللی جلب شود امکان اعمال محدودیت بر روی حساب کاربران ایرانی و بلوکه کردن سرمایه هایشان برای آمریکا کاملا فراهم است و این موضوع با توجه به سیاست فشار حداکثری ترامپ چندان دور از ذهن هم نیست
در انتها آن چه باید،اتفاق می‌افتد اما نباید عمق یک برکه را با هر دو پا سنجید
