نگاهی گذرا اما حیاتی به مدیریت ریسک و سرمایه
آنچه این نویسنده را به نوشتن این مقاله کوتاه در مورد مدیریت ریسک و سرمایه واداشت، مطلبی بسیار مهم و ضروری است که این روز ها فشار بی امان نقدینگی در بازار سهام ایران، باعث بیتوجهی افراد به آن موضوع شده است.
زمانی که پای حرف ریش سفیدان و بزرگان بازار مینشینیم و آنها از زیان های بزرگ خود صحبت میکنند، [و ما چشمانمان چهارتا میشود که مگر فلان معاملهگر هم اشتباه میکند؟!] تازه متوجه میشویم دانش بیشتر در زمینه تحلیل تکنیکال و بنیادی تضمین کننده موفقیت ما در معاملاتمان نیستند. شاید شما هم شنیده باشید، معاملهگران بزرگ بازار جفت ارزها (فارکس) در سال اول کاری خود حداقل سه بار کل پول و سرمایه خود را از دست میدهند و به اصطلاح مارجین کال میشوند. نمونه ای بسیار مشهور از آن ضررهای افسانهای، جسی لیورمور[1]، معاملهگر بزرگ و سرشناس بازار والاستریت آمریکا است که در یک معامله کل ثروت خود را از دست میدهد و سپس دست به خودکشی میزند.
بله، پس اگر قائده ی بازار را بلد نیستید بدانید این بازی خطر مرگ هم دارد! البته این روزها بازار سهام ایران با توجه به رشد سریع خود به عده زیادی اعتماد به نفس و شهامت کاذب زیادی داده است. شاهد این هستیم که هر کسی برای خود دکانی زده و گاها حتی قطعی ترین امر بازار که عدم قطعیت است را به سخره میگیرد و از سود های تضمینی صحبت میکند. ( آنچه شما میتوانید بخوانید تنها در معاملات ربوی وجود دارد )
از همه اینها بگذریم سخن زیاد است و مجال اندک، آنچه نباید فراموش کرد این است که همیشه مارکت به یک سمت حرکت نمیکند و هر لحظه باید آماده برگشت روند قیمتی بود. به نظر آنچه که موفقیت یک معامله گر را در بلند مدت تضمین میکند، تسلط بیشتر بر تحلیل های پیچیده نیست. آنچه موفقیت معامله گر را در بلند مدت تضمین میکند تسلط بر یک استراتژی معاملاتی سود ده و تسلط بر اصول مدیریت سرمایه و ریسک است. این برگ برنده ای است که یک معامله گر حرفه ای را از یک قمار باز خوش شانس تفکیک میکند! در این مقاله قصد داریم کمی در مورد موضوع مدیریت ریسک و سرمایه صحبت کنیم.
در یک نگاه بسیار کلی مدیریت سرمایه مشخص میکند که شما چقدر ریسک را در معاملاتتان میخواهید داشته باشید و این انتخاب چقدر روی افت سرمایه شما تاثیر گذار است. مدیریت سرمایه را با بحث ریوارد به ریسک شروع میکنم که استفاده از آن در بین معامله گران بسیار رایج است.
ریوارد به ریسک(R/R)
این نسبت به ما نشان میدهد در ازای پذیرش هر ریسکی چند برابر آن را ممکن است بدست آوریم. استفاده از این نسبت به تنهایی و بدون در نظر گرفتن شرایط، کار بیهوده ای است. باید بیاموزید که چگونه از این روش به درستی استفاده کنید. تصورات اشتباه زیادی در مورد این تکنیک وجود دارد. برخی تصور میکنند حتما این نسبت باید بالای ۲ یا ۳ باشد تا معامله مناسبی باشد. حقیقت این است که همه چیز به استراتژي معاملاتی شما و به عملکرد معاملهگری شما برمیگردد. ( و وقتی میگویم همه چیز شوخی نمیکنم واقعا همه چیزی به استراتژی شما برمیگردد! )
اجازه بدهید برای مشخصتر شدن این مطلب از امید ریاضی کمک بگیریم. فرض کنید دو سیستم معاملاتی مختلف داریم که اطلاعات مربوط به آن ها و امید ریاضی سود(زیان) آنها در جدول زیر مشخص شده است.
سیستم معاملاتی | نرخ برد | نرخ شکست | R/R | امید ریاضی سود |
1 | 0.5 | 0.5 | 1.5 | 0.5*1.5-0.5*1=0.25 |
2 | 0.7 | 0.3 | 1 | 0.7*1-0.3*1=0.4 |
همانطور که مشاهده میکنید اگر چه نسبت ریوارد به ریسک در سیستم اول بالاتر است اما در بلند مدت سیستم معاملاتی ۲ موفق تر خواهد بود. در واقع نسبت ریوارد به ریسک حداقل نرخ برد لازم را برای داشتن برآیندی مثبت را به ما نشان میدهد.
بنابراین اگر وارد معاملاتی با نسبت ریوارد بر ریسک ۱ میشوید باید حتما نرخ بردی بالاتر از 0.5 داشته باشید. در غیر این صورت در بلند مدت پول خود را از دست خواهید داد.
با چه میزان از سرمایه خود وارد یک پوزیشن معاملاتی شویم؟
این سوال مهمی است که حتما باید قبل از ورود به پوزیشن به آن پاسخ دهیم. ( انواع پوزیشن های معالاتی را در همین سایت میتوانید بخوانید ) اگر چه معاملات مختلف دارای حد ضرر های متفاوتی هستند، اما ریسک ما همواره باید ثابت باشد و نباید ریسکی بیش از حد را قبول کرد. بسته به این که حد زیان شما چند درصد با قیمت میانگین ورود متفاوت باشد، شما باید سایز گیری مناسبی را برای ورود در نظر بگیرید. برای فهم بهتر این موضوع فرض کنید با سرمایه 1000 دلار میخواهید وارد یک موقعیت خرید شوید و حداکثر زیان مورد قبول را 3 درصد در نظر گرفته اید. به صورت زیر که در جدول مشخص شده میتوانید سایزگیری را انجام دهید.
نقطه ورود | قیمت حد زیان | فاصله حد زیان از میانگین ورود | سرمایه کل | ریسک معامله | حجم قابل خرید (سهم) |
100 | 96 | 4 | 10000 | 3%(300$) | 75 |
100 | 90 | 10 | 10000 | 3%(300$) | 30 |
همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد قرار ندهید!
اگر در بازار سهام مشغول فعالیت هستید باید به تمامی ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک توجه داشته باشید و سبدی از سهام شرکت ها برای خود تشکیل دهید. بهتر است نیمی از سبد شامل سهم هایی باشد که تضمین نقدشوندگی دارند.(سهم های بزرگ بازار) نیمه دوم سبد میتواند شامل سهم هایی باشد که چابک تر هستند و با سرعت بیشتری به طور معمول رشد میکنند. در ضمن بهتر است حدود ۲۰ درصد از سبد شامل اوراق با درآمد ثابت(اخزا) و یا صندوق های سرمایه گذاری طلا باشد. ویژگی مثبت این کار در اینجاست که در صورت ریزش بازار حجم خوبی از پول شما محفوض میماند و همچنین اگر فرصت خیلی مناسبی در بازار پیدا کردید میتوانید با نقد کردن آنها وارد این موقعیت معاملاتی مناسب شوید.
توجه به همبستگی ها
هنگامی که میخواهید وارد دو موقعیت معاملاتی شوید، بهتر است همبستگی بین دو موقعیت را بررسی کنید. اگر در بازار جفت ارز ها معامله میکنید و معاملات شما همبستگی مثبت دارند، ریسک شما در این معاملات افزایش پیدا میکند. بهتر است برای کاهش ریسک وارد دو موقعیت معاملاتی با همبستکی منفی شوید. مثلا در بازار بورس ایران گروه پالایشی و خودرویی دارای این ویژگی میباشند. (همبستگی منفی دارند)
سخن پایانی
تحقیقات نشان میدهد افرادی که در چند معامله پایانی خود موفق شده باشند، کمتر اصول مدیریت سرمایه را جدی میگیرند و بیشتر و فعال تر اقدام به معامله میکنند . شما دوست دارید ریسک بیشتری را بعد از چهار معامله برنده انجام دهید. علت اینجاست که شاید فکر کنید این به خاطر این است که شما قدرت تحلیل و توان مضاعفی در بردن بدست آوردید. این اشتباه بسیار کشنده است. حقیقت این است که شما به صورت ناگهانی تبدیل به یک معاملهگر نخواهید شد. از خود بپرسید تا به حال چند بار نتیجه خوب معاملات چند ماهه خود را به خاطر ریسک بالا و توجیه ناپذیر خود در تنها یک معامله نابود کردید چون حس میکردید میدانید بازار به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟
[1] Jesse Livermore
3 نظرها