مهم تر از کرونا
از دیدگاه تحلیلگر کرونا !
نگارنده در دو ماه گذشته آنقدر از کرونا و مسائل مربوط به آن نوشته است که اعطای لقب تحلیلگر ارشد مسائل کرونا به او چندان غیر منصفانه نیست، حتی WHO بی صبرانه منتظر تحلیل های نگارنده است و برنامه ریزی خود را بر این اساس تنظیم میکند.
صرف نظر از جنبه طنز ماجرا، هر چند که به واقع موضوع روز در محافل مختلف، کرونا است اما از موارد دیگر نیز نباید غافل شد و این مطلب بیشتر تلنگری است به نگارنده تا خوانندگان صبورش.
بررسی تاثیرات اقتصادی کرونا هر چند لازم است اما برای تحلیل شرایط آینده اقتصادی کشورمان، کافی نیست
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم انتخابات پیش رو ریاست جمهوری آمریکا میتواند از کرونا هم تاثیر بیشتری بر اقتصاد ایران بگذارد
مشی سازش ناپذیر ترامپ در برابر ایران و سیاست فشار حداکثری بر علیه کشورمان، اقتصاد نفتی ما را به شدت آسیب پذیر کرده است به طوری که با وقوع کرونا در کشور و خزانه ای که نزدیک به دوسال از دلار های نفتی محروم شده است، عملا دولت دست به حراج دارایی های خود زده و با حمایت کم نظیر از بازار سرمایه به دنبال جذب نقدینگی از این بازار است
فشار های مالیاتی بر پزشکان و وکلا دلایل دیگری از تنگ شدن عرصه بر دولتی است که میخواهد به مدد مالیات های اخذ شده از اقشاری که تا کنون مالیات نمیداده اند، خود را از مخمصه برهاند
تا چند ماه پیش هیچ تردیدی در ادامه حضور دونالد ترامپ در مقام ریاست جمهوری آمریکا وجود نداشت. سیاست های ملی گرایانه ترامپ و توجه دوباره به شغل آمریکایی ها، نرخ بیکاری را در این کشور به شدت کاهش داد و راه او را برای حضور 8 ساله در دفتر بیضی هموار میکرد
با شیوع کرونا در آمریکا، ناگهان ورق برگشت و تمام دستاوردهای اقتصادی ترامپ را خاکستر شد. بازار سهام به سرعت ریزش کرد و مردم نیز شغل هایشان را از دست دادند.
اطمینان قبلی نسبت به حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید، متزلزل شده است و تحلیلگران به دیده تردید به این موضوع مینگرند.
همه این ها آن چیزی است که به نظر تحلیلگر انتخابات آمریکا را مهم تر از کرونا میکند. به ویژه اینکه رقیب دموکرات دونالد ترامپ، جوبایدن، معاون باراک اوباما بوده است و اگر قصد بازگشت به برجام را داشته باشد میتواند شرایط جدیدی را در اقصاد ایران رقم بزند.
آمریکا، تحت رهبری ترامپ، رکورد دار مبتلایان به کرونا شد و بیشترین تعداد مرگ و میر از این بیماری را نیز نصیب خود کرد. شاید بتوان گفت کرونا سنگ محک خوبی برای عقلانیت رهبران در جهان بوده است. در حالی که ترامپ توصیه های عحیب پزشکی میکرد و جانسون به دلیل دست دادنش با بیماران کرونایی در حال احتضار بود، انگلا مرکل در حال مدیریت کشورش برای بهترین رویارویی با کرونا بود.
باید منتظر ماند و دید که جهان در مقابله با این بحران به سمت ملی گرایان تند و تیز تر غش میکند و یا خود را در آغوش رهبرانی از قشر سنتی سیاستمداران خواهد کرد
شاید گورهای دسته جمعی جان باختگان کرونا، رویای هشت ساله شدن دونالد ترامپ و موج ناسیونالیسمی که بر آن سوار بود را نیز، در خود ببلعد.
در پایان نگاهی به تغییرات محبوبیت رهبران جهان از دیدگاه اکونومیست(که کم هم جمهوری خواه نیست)خالی از لطف به نظر نمیرسد.